شب را همه خوابیده اند به امید بارش فردا. برای اهالی شهری که کشت و کار و باغشان ، همه زندگیشان است ، باران چشم انتظاری دارد .
هوا سرد و ابریست . حالِ من هم . ابرها بدجوری سایه کرده اند ، چنان که سیاهیشان . همه نشانه هایی که هر شب به دیدنشان ، دل آرام میکردم امشب زیر سیاهی ابرها ، روی پنهان کرده اند .
استخاره که نه ، اما به تفأّل ، کلام الله را ، که یک غمزه اش به معجزه ای ، محمدِ اُمّیِ عربی را مسئله آموزِ صد مدرس کرد ، باز میکنم . شاید که گرد این سیاهی زدوده شود و گره از کار فروبسته ما بگشاید .
چه آمده باشد خوب است ؟
پاسخ آمد : " انسان وقتی دچار گرفتاری شود، در همهحال ما را صدا میزند ؛ بهپهلوخوابیده یا نشسته یا ایستاده؛ ولی همینکه گرفتاریاش را برطرف کنیم، میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند؛ انگارنهانگار ما را برای رنجی که دچارش شده بود، صدا زده است! کارهای این جفاکارهای غفلتزده اینطور برایشان رنگولعاب داده میشود. " [سوره یونس | آیه ۱۲]
پیش تر ها هم که فال خواسته بودم چنین نصیبم شده بود :"وقتی در دریا گرفتار طوفان شوید، آنچه بهجای خدا میپرستید، از جلوی چشمتان غیبشان میزند و فقط یاد او میکنید؛ اما بهمحض اینکه با رساندن شما به ساحل، نجاتتان دهد، رو برمیگردانید. انسان نوعاً ناشکر است ." [سوره اسرا | ایه ۶۷]
... صبح نشده ، باران رحمت بی حسابش همه را رسیده ...
.
.
| اعلام وضعیت✋ :::
+ من ؟ [افتان و خیزان] 🙄
+ شما ؟ دعا کنید ؛ حتما ، لطفا ، وجداناً ، اضطراراً ، بی تعارف ، بی تکلف ، همین الآن ، از جنس اونایی که برا خودتون میخواید ؛ به همون جرئت و جسارت و کیفیت .
+ حکیم ؟ میگفت : ای انسان ! پیش از آنکه خدا را بشناسی مسبوق به احسان او بوده ای .
فعلا همین |
- ۳ نظر
- ۱۶ آذر ۰۱ ، ۱۹:۱۸