نَهانخانِه

راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوار تر

نَهانخانِه

راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوار تر

سلام خوش آمدید

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

يكشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۴۰ ب.ظ

سلام :)

همیشه فکر میکردم چیزی که اهمیت دارد ، معنا و محتوای آدم‌هاست ؛ البته هنوز هم بنظرم معیار غلطی نیست . اما تازگی‌ها ، فرم و قالبِ شخصیتیِ آدم ها ، بیشتر توجهم را جلب میکند. انگار که این قالب در سرنوشت آدم ها "تعیین کننده تر" از محتوای درونِ قالب هاست .
این نکته را زمانی درک کردم که در برخورد با شخصی ، این سوال در من ایجاد شد ، فلانی که خیلی آدم مذهبی ایست ، با حفظ همین قالبِ شخصیتی و الگوریتم رفتاری ، اگر یک آدم غیرمذهبی بود چه طوری رفتار میکرد ؟ یا آن دیگری که به غایت انسان مدرنی بنظر میرسد ، ورژن مذهبی‌ش چه طور آدمی میشود ؟
پاسخ ها بعضا جالب انگیزناک و در نگاه اول ، دور و غیرمنتظره بود ؛ میتوانست از آنها چیزی بسازد که اکنون در لفظ و تحلیل آنرا نکوهش میکنند .
... نکته عبرت انگیز اینجا بود که یادم آمد انسان هایی را که محتوای شدیدا متضادی در نسبت با یکدیگر داشتند اما چون الگوی فهم و رفتارشان از یک شکل و شمایل واحد پیروی میکرد ، بالاخره در یک نقطه به هم پیوستند ...
و نکته کنکوری این بود که  قالب های معیوب و متزلزل اگر سرشار از حقیقت ناب هم باشد ، آن قالب ، ظرفیتِ تحمل ندارد و بالاخره یک‌روزی و یک‌جایی نشتی میدهد و هدر میرود ...
و نکته خوفناک اینجا بود که خودم را هم در این فرمول گذاشتم و نتیجه ، چیزی که باید ، نبود .
اینجا بود که بنظرم آمد زین پس  آدم ها را _در وهله اول_نه بر اساس محتوای درونی ، که بر اساس قالب های شخصیتی‌ دسته بندی کنم ؛ اگر چه از مدت ها پیش بصورت ناخودآگاه چنین میکنم .

نظرات (۹)

  • شاگرد بنّا
  • سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

     

    من متوجه نشدم. اگر وقت داشتی لطفا کمی برام بسط بده. 

     

    الهی داماد شی :)

    پاسخ:
    سلام .
    برای فهم دقیقتر ، اون سوال رو از خودتون بپرسید . مثلا آدم های مذهبی اطرافتون رو در نظر بگیرید و فرض کنید محتوای افکار این آدم بجای اینکه اسلام باشه ، ارزش های انسان مدرن بود . چه شکلی میشد ؟
    مثلا بعضیها قالب رفتاریشون اینطوریه که دنبال برتری جویی و استعلا نسبت به دیگرانند  . خب این آدم روزی که مسلمان باشه دیگرانو تکفیر میکنه و روزی که روشنفکر باشه دیگران رو نادان میپنداره . در هر دو حالت با اینکه در دو نقطه متضاد قرار داره اما این آدم "یک نوع" الگوی رفتاری رو بروز میده .
    حرف اصلی اینه : من بعنوان یک انسان ابتدا باید این قالب رو درست کنم ؛ مثل وضو و طهارت برای نماز میمونه . اصل نمازه ، اما وضو بعنوان مقدمه واجب اولویت داره 
    نمیدونم مقصودی که داشتم به شما منتقل شد یا نه ! 

    چه نکته ی جالبی 

    آره...

    جدی ...

    خیلی جالب بود 

    می دونم چی می گید 

    پاسخ:
    🙏
  • مسلمانِ یاغی ...
  • برعکسش چی سجاد؟ برعکسش صادق نیست به نظرت؟

    شاید گاهی رفتارها و عادت های رفتاری آدم کم کم پوسته بیرونی ش رو میسازه. مثلا کسی که نمازش رو اول وقت می خونه و میره مسجد و با مسجدی ها نشست و برخاست می کنه کم کم ظاهرش هم تا حدودی شبیه اونا میشه.

    یا اون راننده تاکسی یا....

    پاسخ:
    منظورم از قالب آدمها ، الگوی رفتار کردنشون هست . و این قالب در نظر من فراتر از دین و مسلک و اندیشه هست . نسبت زیادی با آزادگی و خوش قلبی شون داره .
    اون کسی که نمازش رو اول وقت میخونه ، اگر به هر دلیل تقدیرش طوری رقم میخورد که آدم اهل نمازی نبود ، موضعش نسبت به نماز چی بود ؟
    در این فرض ، آیا منشِ اون  آدم طوری بود که بشه به نماز دعوتش کرد ؟ آزادگی فکر کردن راجع به چیزی که موافق افکارش نیست رو داشت ؟ 
  • مسلمانِ یاغی ...
  • خیلی وقتا اینطور هست...و خیلی وقتا اینطور نیست.

     

    شبیه جمله علی صفایی که میگفت خونه نشینی بی بی از بی چادریشه!

    پاسخ:
    ممنون‌ میشم بیشتر توضیح بدید 🙏
  • مسلمانِ یاغی ...
  • ما خودمون ممنون میشیم بیشتر توضیح بدی! اون وقت تو هم می خوای ممنون بشی؟! :)

    عجب دنیایی شده.

     

    میگم در مورد خیلی از آدم ها حرفی که می زنی ممکنه صادق باشه و در مورد خیلی ها نه.

    ولی من اینجوری نگاش نمی کنم که اگه تقدیرش یه جور دیگه بود. 

    تقسیم بندی من بر اساس اینه که ببینیم آیا پوسته این آدم برگرفته از افکارشه یا افکارش بر اساس پوسته ای که داره (به دلیل عادت یا عرف یا فرهنگ یا خانواده)، کم کم شکل گرفتن. 

    پاسخ:
    دو تا سوال : 
    سوال اول : منظورتون از پوسته چیه دقیقا ؟ با ذکر مثال شرح بدید (۲نمره)
    و سوال دوم : شما دو نوع تقسیم بندی رو مطرح کردید :
    + پوسته برگرفته از افکار
    + افکار نشئت گرفته از پوسته
    در این دو تقسیم بندی کدومش فضیلت محسوب میشه ؟ 
  • مسلمانِ یاغی ...
  • 1. همون چیزی که توی ظاهر و طرز لباس پوشیدن و صحبت کردن افراد و حتی طرز نگاهشون به دنیا و افراد نمایان میشه و توی اولین نگاه ما رو به سمت یه حدس نسبت به شخصیت درونی فرد می کشونه که مثلا میگیم فلانی مذهبیه یا تجملاتیه یا...

     

    2. قطعا پوسته برگرفته شده از افکار فضیلته به نظرم. 

     

     

    پاسخ:
    نظرم درباره سوال اول : منظور من از قالب شخصیتی آدم ها ظاهرشون نیست . در واقع چیزیه فراتر و قبل از دین و آیین و ایدئولوژی‌شون . مثلا اینکه فلانی در رفتارهاش صداقت داره یا نه ؟ در داوری هاش منصفه یا خیر ؟ منفعت طلبه یا حقیقت جو ؟ جوگیره یا اهل تامل؟ صاف و ساده ست یا دو رو و ریاکار ؟
    منظورم از کلمه 《قالب》روح حاکم بر رفتار اونهاست .

    نظرم درباره سوال دوم : در اینکه محتوا میتونه بر قالب شخصیتی آدم ها تاثیر بگذاره یا نه _که نظر شما این بود_ من تردید دارم . چندان خوشبین نیستم به این ایده .
    بر عکس ، من معتقدم قالب شخصیتی ادم ها ، به محتوای درونی میتونه جهت بده . واسه همینه افراد مختلف ، برداشت های مختلف از یک محتوا دارن . مثلا یک آدمی که ریاکاره برداشتش از محتوا هم برداشت ریاکارانه و ظاهرمآبانه ست؛ 
     

    و یک مثال : طلحه و زبیر مثال های خوبی برای این بحث اند .
    این دو تا مسلمان های سابقه داری اند .
    زبیر دو دوره معروف در زندگی خودش داره .
    یک دوره ، دوره‌ای که طرفدار امیر المومنین بود .
    یک دوره هم دوره‌ای که رو در روی ایشون ایستاد .
    ولی یک نقطه مشترک در هر دو دوره در زبیر هست و اون نقطه مشترک این بود زبیر 《منفعت طلب》 بود . روزی که از ولایت علی دفاع میکرد دنبال منفعت خودش بود ، روزی هم که در جمل مقابل علی ایستاد دنبال منفعت خودش بود . منفعت طلبی قالب شخصیتی او بود . الگوی محوری رفتارهاش در هر دو دوره منفعت طلبی بود .
    مسلمان بود اما عاقبت بخیر نشد . چون محتوا نتونست روی فرم شخصیتی او تاثیر بگذاره
    حالا اگر او این قالبِ منفعت طلبی رو اصلاح میکرد عاقبتش اینجور میشد ؟

    + امیدوارم تونسته باشه منظورم رو برسونم . 
  • مسلمانِ یاغی ...
  • باهات مخالف نیستم. اما این نکته رو باید اضافه کنم که کسی که ریاکاره، برداشتش از نظر من ریاکارانه نیست. واقعیت اینه که اون آدم می فهمه حقیقت چیه و از روی مصلحت اندیشی یا منفعت طلبی خودشه که جور دیگه عمل می کنه.

    روشنفکران هم حرفشون روی الگوی رفتاری یا شخصیت شون اثر نداره چون به این حرف ها معتقد نیستند. 

    پاسخ:
    این مصلحت اندیشی یا منفعت طلبی هم ناظر به فرمه ، نه محتوا . این فرم و قالب معیوب و ناسالم وقتی در شخص نهادینه میشه موجب غفلت میشه ‌. کسی که غفلت ، ملکه رفتاری او شده ، دیگه واقعا نمیبینه و نمیفهمه ‌.
    + غرض این بود که در اهمیت و اولویت فرم بر محتوا حول محور شخصیت ادمها ، طبق مشاهدات شخصی خودم  نظرم رو بگم . غرض این یود که بگم اخلاق بعنوان فرم ، بر علم یا دین بعنوان محتوا اولویت داره .
    ممنون که وقت گذاشتی 🙏

    سلام علیکم

    در فضای سیاسی گاه آدم‌ها از منتهی‌الیه یک سو به منتهی‌الیه سوی دیگر می‌روند و شعارهایشان نیز با همین شدت تغییر می‌کند، اما رفتارشان در هر دو سو بسیار شبیه است.

    پاسخ:
    سلام 🙋
    این جنس کار ها فقط ویترین عوض کردنه ؛ ارزشش هم در حد همونه
  • شاگرد بنّا
  • بله منتقل شد. 

    من این وجه رو جدا از محتوای ورودیِ آدم‌ها می‌دونم. حاصلِ پارادایمِ زیست‌ و رشدشونه و القائاتِ ناخودآگاهِ محیطی. 

     

    متشکرم از توضیح. 

     

    پاسخ:
    🙏

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    خداوندا
    در جهان ظلم و ستم و بیداد
    همه تکیه گاه ما تویی
    و ما تنهای تنهاییم
    و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم
    و غیر از تو نخواسته‌ایم که کسی را بشناسیم ...
    ما را یاری کن که تو بهترین یاری کنندگانی🌱

    طبقه بندی موضوعی