نَهانخانِه

راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوار تر

نَهانخانِه

راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوار تر

سلام خوش آمدید

تکرار مکررات

جمعه, ۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۳۷ ب.ظ

+ قبل از کلام ::
حرفی دارم که شمای مخاطب اگر بابتش مرا فحش ندهی ، یحتمل با طعنه و کنایه و نیش زبانت مرا متهم به بنیاد گرایی و توهم و یک لیست از این عناوین خوشگل و لایک‌خور میکنی . با این حال مدتهاست با خودم عهد کرده ام معیار ارزیابی افکارم را ، خوشامد و بدآمد مخاطب نگذارم . میخواهم از چیزی بگویم که تکرار مکررات است اما این تکرار از اهمیت واقعیتش نمیکاهد . اگر حوصله خواندن داشتی که تا آخر بخوان ، وگرنه همین ابتدا بگویم که وقتت را به خواندن تلف نکن .

+ شرح کلام ::
القصه ؛ نکته ای که این روز ها ذهنم را مشغول کرده این بود که شما حتی اگر بخواهی بر ضد جمهوری اسلامی هم فعالیت کنی و ایده براندازی را پیش ببری تا بقول خودت ایرانی آزاد و سکولار _مبتنی بر تعریف انسانِ مدرن از آزادی_ داشته باشی ، باز هم ، پیش و بیش از همه ی دغدغه هایت ،  ناچاری تکلیفت را با "دستهای مزاحم استعمار" روشن کنی . نه در حرف و هشتگ و توییت  ، بلکه در عمل باید مقابلِ او بایستی و از زیر تسلط او و ابزارش ، خارج شوی تا بخشی از مهره بازی او نباشی ؛ که بقول جرج کرزن بریتانیایی ، ایران و افغانستان و قفقاز و ترکستان و... صرفا مهره های شطرنجی هستند در دست کسانی که بناست با انها بر سر فرمانروایی دنیا بازی کنند .
وقتی _خواسته یا ناخواسته_ مهره‌ی مورد توجه و نقطه‌ی امیدِ بازیِ  استعمار شدی ، باید بدانی تو تنها بازیگر این میدان نخواهی بود . تو دیگر یک تکّه ، از پازل بزرگی هستی که ممکن است  تکه دیگرش آن داعشی تکفیری یا تجزیه طلب ایران ستیز باشد . پازلی که ابتکار عملش ، نه در دستان تو ، که در دستان اوست . و او قطعات این پازل را  حسب منافع خود شکل میدهد ، نه میل و خواست و آرمان و اراده تو . و منافع او در طول تاریخ اینطور اقتضا میکرده که اساسا انسان شرقی را در ضعف نگه دارد و به رسمیت نشناسد و او را نژاد ناقص و عَمَله و وحشی معرفی کند . و این انسان شرقی آنگاه که خواسته خودش ، فکرش و سنتش را از سیطره این روایتِ غیرواقعی نجات دهد و مستقلا زیر سایه‌ی فرهنگ خودش به رسمیت شناخته شود و فرزندِ حرف‌گوش‌کنِ نامادریِ استعمار نباشد ، مورد طرد و تحریم و حذف و بایکوت قرار گرفته . اگر من از استعمار و دستان نامرئی اش میگویم ، اگر تو را از امپریالیسم و دشمنی دیرینه اش بر حذر میدارم ، نظریه نمیبافم ، تخیل نمیکنم ،  بلکه خاطره میگویم .
ایران ما و بزرگ تر از آن ،خاورمیانه ، هنوز که هنوز است زخمیِ میراث شوم استعمار ، در جنگ جهانی اول و رخداد های پس از آن است.
خلاصه اینکه بقول جلال : "دست استعمار را فقط با تبر میتوان برید نه با وعده و وعید و قول و قرار و حقوق بشر و انسان دوستی" ؛ چرا که واقعیت استعماری دنیای مدرن ، گزنده تر از آنست که چشمت را بر آن ببندی و آنرا در معادلاتت محاسبه نکنی .

+ پیوست کلام ::
لکن ! اینها را نگفتم که صدای اعتراضت را خفه کنم و تقاضای اصلاحت را نادیده بگیرم ، که این حق را پیش از اینها ، قانون اساسی همین جمهوری اسلامی در یک اصل مترقی به تو داده است . آنجا که میگوید :《در جمهوری اسلامی ایران ، آزادی و استقلال و وحدت وتمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است . هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، نظامی وتمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور ، آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات ، سلب کند.》
| این یعنی آقای جمهوری اسلامی! تو وظیفه داری ظرفیتی برای اعتراض فراهم کنی تا هر کس در سایه امنیت آن ، حقوق اساسی خود را بی لکنت و در صلح و ارامش طلب کند و  اگر از ایجاد این بسترِ امن شانه خالی کردی حق نداری زلف معترضِ نجیب را به سلاحِ آشوبگرِ فرصت طلب گره بزنی و اعتراض را به بن بست بکشانی .
| و تو اقا و خانم معترض!! حق نداری سرِ کوچکترین اعتراض و سازِ مخالف زدنی ، پای بیگانه را به دعوای خانوادگی باز کنی و رخت چرک هایت را در حیاط همسایه بشویی و طلبِ جنگ و تحریم و ویرانی کنی . و شکاف و اختلاف موجود در جامعه را برای خودت پله کنی و کاسبی راه بیندازی .

+جان کلام ::‌
این تعادل و توازن بین دو مفهوم امنیت و آزادی ، حاصل صدها سال مبارزه توامان با استبداد داخلی و استعمار خارجیست  که نهایتا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جای‌گرفت . هر قدر از این تعادل که حاصل خرد جمعی چندین قرن همه ایرانیان است  دور تر شویم و کفه ترازو را به نفع دیگری سنگین کنیم ، ابتکار عمل را از دستان خودمان به دستان غریبه داده ایم . ما _همه مان_ لازم است در اولین دور برگردان ، برگردیم به این میثاق ملی .

 + خاتمه ناتمام کلام::
 ولی خب ... ؛  این حرفها کلا طرفدار ندارد . بازار طعن و کنایه داغ تر ، و حاصلش نقد تر و جیرینگی تر است ؛ سرمایه چندانی هم لازم ندارد ؛ با یک انگشت وسط کار در می آید ...

نظرات (۶)

از "پیوست کلام" جز حرف دل خودم چیزی ندیدم.

ای کاش که کمی مایل بودیم به فهمیدن همدیگه؛ شدیم ملتِ هزار و یک رنگ.

پاسخ:
"حرف" همه ست ؛ اما "عمل" همه نیست

نقدی عاقلانه 

حرف زیاد هست

اما این خاصیت دوان غیبت است

دوران جنگ اباطیل با هم :)

حالا وقتی می گویم اباطیل به این معنی نیست که دو طرف 100 درصد باطل باشند، نه من هم برخی آرمان هایم در یک طرف گیر کرده اما این یک طرف پر از ناحقی است و برخی حقوق و اعتراض هایم در طرف دیگر مثل باقی آدم های طرف پایمال شده اما به این معنی نیست که این طرف حق مطلق است.

این نگاه من است.

جنگ بین اباطیل...

پاسخ:
.چندی قبل مطلبی نوشتم با عنوان "علیه شهر" که در پاراگراف آخرش به این مصیبت دوران غیبت اشاره کردم و اساس مطلب هم جز این نیست .
با تعبیر "جنگ اباطیل" هم از این نظر  که از نورِ هدایتِ سلسله‌ی امامت محرومیم موافقم ؛ اما از طرفی هم بنظرم برداشت دقیقی از صحنه به ما نمیده ، چون همونطور که گفتید میزان سنجش آن نسبی ست . من سعی میکنم در سنجش میان دو طرف ، ضمن اینکه  نسبت دو طرف با مفهوم "حق" رو لحاظ کنم ، برآیند کلی حرکت دو طرف رو هم بسنجم 🙏🙏

شاید بشه گفت با اکثر حرفاتون موافقم به عنوان کسی که معترض هستش و توی خیلی از مشکلات حکومت فعلی رو مقصر میبینه 

ماها با قانون اساسی کشور  مشکل نداریم ،حالا یه عده قلیل هستن که اصن میخوان تیشه بزنن همه چیز رو برگردونن عقب،ولی وقتی که حکومت مرکزی زمینه های اعتراض رو فراهم نمیکنه و با هرگونه راهپیمایی برخورد میکنه طبیعی هستش اعتراضات از حالت گفتگو خارج میشه و ناامیدی از دستگاه حاکم باعث خواهان براندازی بشن

من همون با شروع اعتراضات به دوستام گفتم که این اعتراضات تموم میشه با سرکوب و فقط خون روی دست این مردم میزاره و اعتراض اصلی،اعتراص مدنی نسبت به عدم شرکت توی انتخابات هستش 

اکثر معترضین از هر زبانی که باشن مهره ی دشمن نیستن،مردم کردستان توی چهلم مهسا که ده ها هزارنفر رفته بودن به خوبی نشون دادن تجزیه طلب نیستن،دشمنان خودشون رو هم میشناسن که هیچگونه شعار تجزیه طلبانه ای داده نشد و درگیری های داخل شهر به 500 نفر هم نرسیدن،که اگه همینا مهره تجزیه طلبان بودن روز چهلم مهسا امینی روز سقوط کل کردستان بود،همین اتفاق واسه زاهدان هم رخ داد،عبدالحمید یک کلمه از تجزیه کشور صحبت نکرد و از در برادری با برادرای کورد خودش وارد شد 

غرب جهت منافع خودش مشتاق به تجزیه کشور و حکومت مرکزی هم برای منافع و حفظ خودش مشتاق به القای اینکه ما نباشیم کشور تجزیه میشه

از خوندن پستتون لذت بردم که دیدم هنوز کسایی هستن که به دور از تعصبات به قصه نگاه میکنن

 

پاسخ:
.بنظرم مسئله اعتراض در ایران از همون ابتدای انقلاب کمی با پیچیدگی هایی همراه شده که  باعث شده مسئله در طول زمان گره بخوره و با چالش مواجه بشه . از اوایل انقلاب احتمالا خبر دارید که طیف های مختلف از روشنفکر ها تا توده ای ها و مجاهدین خلق و ... فعالیت داشتن اما ماجرا از جایی گره خورد که اعتراض _که یک امر اجتماعی هست_ قرین شد با مسئله امنیت . به تصور من شروعش از جایی بود که سازمان مجاهدین که صرفا یک معترض بود و فعالیت مرسوم داشت اما یکهو وارد فاز مسلحانه و ترور شد . یا در تجربه های دهه هفتاد و هشتاد _فارغ از اینکه بخوایم به درستی یا نادرستی ادعاهای مطرح شده در اون اعتراضات بپردازیم_ اعتراض قرین شد با دخالت خارجی و به تبع اون ترور دانشمندان و بعد تحریم های سال بعدش . یا در تجربه‌ی اخیر ، که  علاوه بر موارد قبل ،  تجزیه طلبی  هم بی پرده تر از قبل مطرح شد و پرچمش بلند شد . حالا به این موارد اضافه کنید برخورد تبعیض آمیز و از نظر من هماهنگ شده‌ی برخی شبکه های اجتماعی . شما اگر در یک کشور دیگه مثل فرانسه یا آلمان یا آمریکا یک توییت ساده بزنید که باعث بشه به امنیت اون جامعه کوچکترین خدشه ای وارد بشه ، اون توییت بعد از چند دقیقه توسط خود برنامه حذف میشه اما علیه ایران کلی پست و توییت  هست که صراحتا دعوت به جنگ و استفاده از سلاح میکنه اما هیچ واکنشی در برابر اون محتوا وجود نداره . ایران ناچارا در تزاحمی بین امنیت و آزادی ، اون برنامه رو فیلتر یا محدود میکنه که باز این خودش چالش هایی اقتصادی و اجتماعی دیگری هم به دنبال داره .
 میخوام اینو بگم که مسئله صرفا یک خطی نیست که بشه با یک خط هم حلش کرد . برخورد پلیسی با اعتراضات بیش از همه ضررش برای خود دولته .
این فضای امنیتی که حاصل شرایط بالا بود و دولت هم چندان عاملیتی در اون نداشت اما باعث شد دولت در تصمیم گیری و تدبیر اون ، به اشتباه مهلکی بیفته . باعث شد کفه امنیت سنگین تر بشه و کفه آزادی های اجتماعی سبک تر و محدود تر بشه . باعث شد تر و خشک رو با هم بسوزن و حتی مصلحان و عدالتخواهان واقعی هم که قصد اصلاح داشتن دچار محدودیت بشن . و در طرف مقابل هم این محدودیت ها باعث شد کنشگران اجتماعی دچار سرخوردگی بشن و  مجموعه شرایط بالا باعث ایجاد این شکاف  موجود امروز شد . در این شرایط ، هم امنیت قربانی میشه و هم هرگونه تغییر و اصلاحی منتفی میشه .  و این دقیقا چیزیه که به نفع هیچکس نیست . اینجاست که هر کس دغدغه صادقانه داشته باشه باید تلاش کنه  این توازن به حالت عادی برگرده و این یک امر دو طرفه ست که حلش با اقدامات رادیکال ممکن نیست  ؛ در بین این اوضاع ، ما تحربه های موفقی هم داریم که میتونیم با استفاده از اون تجارب موفق به جاهای خوبی برسیم و از این بن بست خارج بشیم .  شاهد مثالم اعتراضات معلمان ، یا اعتراضات اصفهان به مسئله آب هست که در هر دو ، جلو دار اعتراض ، یک صنف شناسنامه دار بود و باعث شد خشونت در اونها به حداقلی ترین حالت ممکن برسه و البته بصورت "نسبی" نتیجه بخش هم بود .یا کارخانه های تعطیل شده ای که با تلاش اصناف مرتبط کارگری و همکاری دولت به چرخه تولید برگشتن . پس یکی از راه ها برای تقویت جامعه و قوام آزادی های مشروع ، تقویت و بها دادن به اصنافی ست که از دل مردم متولد میشه نه باند بازی های احزاب و جناح های قدرت و ثروت .
یکی از اقدامات دشمنان ایران اینه که نگذارن این شکاف ترمیم بشه و تا میتونن بر آتش تفرقه و اختلاف میدمند .
ما با همه اختلافاتمان ، دارای نقاط مشترک زیادی هستیم که میتونیم به اون متمسک بشیم .
خیلی طولانی شد و خیلی حرف موند ...
اگر کاستی یا ایرادی در سخنان من بود خوشحال میشم بشنوم
ممنون که وقت گذاشتید 🙏

فحش بهت نمی دم

بد نیست حداقل محتوای خودت یادت نره تو خرداد:

وضعیت

شالوده های سستی که یکی یکی و به ناگاه فرو میریزند ...

+ ختم کلام ( کلیک کنید)

 

کدام قانون؟ قانونی که حتی خود ولایت مداری رو به چالش کشونده؟ کدومش اجرا شده؟ حسن روحانی محاکمه شد بابت خیانت ها و متلک هایی که به رهبری و مخالفانش می گفت؟

منم هم اسم خودت هستم.

پاسخ:
سلام به عزیزی که خودش رو ناشناس معرفی کرده 
خب اگر همه چیز گل و بلبل بود که  من اون مطلب رو نمینوشتم :)
"قانون اساسی" و "نظم امت و امامت" ، مقوم همدیگه هستن ؛ راهشون از هم جدا نیست که بخوان همدیگه رو به چالش بکشن . هر کسی چنین آدرسی به شما داده اشتباه کرده . ضمنا کسی رو بابت "متلک گفتن" محاکمه نمیکنند .ما مسائل مهم تر و پیچیده تری داریم که باید "حل" کنیم

+ اگر مجددا تمایل داشتید پیام بگذارید لطفا نظرتون رو بصورت ناشناس ارسال نکنید چون نظرات ناشناس رو تایید نمیکنم  🙏
  • آقای سر به‍ راه
  • کار درست حاصلش نقد نیست متاسفانه

  • کوزت میلان
  • خود آشوب گران و لیدرهای این آشوب ها و اغتشاش ها دعوت به کشت و کشتار می‌دهند و تصمیم  به هیچ اعتراض و گفتگوی مسالمت آمیز ندارند

    توییت ها و رسانه هایی که آشوب گران داخل ایران از فراخان های آنها خط می‌گیرند گویای این مسئله است

    پاسخ:
    من از دشمنان ایران توقعی جز این ندارم که جنگ به پا کنند!
    اما وقتی حکومت راه های مشروع و قانونیِ اعمال نظر مردم در چارچوب قانون اساسی رو میبنده ، باید به این هم فکر کنه که این فنرِ فشرده شده یه روزی رها میشه !.

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    خداوندا
    در جهان ظلم و ستم و بیداد
    همه تکیه گاه ما تویی
    و ما تنهای تنهاییم
    و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم
    و غیر از تو نخواسته‌ایم که کسی را بشناسیم ...
    ما را یاری کن که تو بهترین یاری کنندگانی🌱

    طبقه بندی موضوعی